loading...
وبسایت طنزنگاری ایران در وقت توسعه
مهدی ملکیان بازدید : 40 جمعه 14 بهمن 1390 نظرات (1)


براي ديدن ادامه عكسها و دانلود روي اين عكس كليك كنيد

 انشائ خواندني یک بچه كوچولو دبستانی در مورد ازدواج

هر وقت من يك كار خوب مي كنم مامانم به من مي گويد بزرگ كه شدي برايت يك زن خوب مي گيرم. تا به حال من پنج تا كار خوب كرده ام و مامانم قول پنج تايش را به من داده است. حتمن ناسرادين شاه خيلي كارهاي خوب مي كرده كه مامانش به اندازه استاديوم آزادي برايش زن گرفته بود...



هر وقت من يك كار خوب مي كنم مامانم به من مي گويد بزرگ كه شدي برايت يك زن خوب مي گيرم.

تا به حال من پنج تا كار خوب كرده ام و مامانم قول پنج تايش را به من داده است.

حتمن ناسرادين شاه خيلي كارهاي خوب مي كرده كه مامانش به اندازه استاديوم آزادي برايش زن گرفته بود. ولي من مؤتقدم كه اصولن انسان بايد زن بگيرد تا آدم بشود ، چون بابايمان هميشه مي گويد مشكلات انسان را آدم مي كند. 

 در عزدواج تواهم خيلي مهم است يعني دو طرف بايد به هم بخورند. مثلن من و ساناز دختر خاله مان خيلي به هم مي خوريم.

از لهاز فكري هم دو طرف بايد به هم بخورند، ساناز چون سه سالش است هنوز فكر ندارد كه به من بخورد ولي مامانم مي گويد اين ساناز از تو بيشتر هاليش مي شود.

در عزدواج سن و سال اصلن مهم نيست چه بسيار آدم هاي بزرگي بوده اند كه كارشان به تلاغ كشيده شده و چه بسيار آدم هاي كوچكي كه نكشيده شده. مهم اشق است !

اگر اشق باشد ديگر كسي از شوهرش سكه نمي خواهد و دايي مختار هم از زندان در مي آيد

من تا حالا كلي سكه جم كرده ام و مي خواهم همان اول قلكم را بشكنم و همه اش را به ساناز بدهم تا بعدن به زندان نروم.  

 
مهريه و شير بلال هيچ كس را خوشبخت نمي كند.

همين خرج هاي ازافي باعث مي شود كه زندگي سخت بشود و سر خرج عروسي دايي مختار با پدر خانومش حرفش بشود.

دايي مختار مي گفت پدر خانومش چتر باز بود.. خوب شايد حقوق چتر بازي خيلي كم بوده كه نتوانسته خرج عروسي را بدهد. البته من و ساناز تفافق كرده ايم كه بجاي شام عروسي چيپس و خلالي نمكي بدهيم. هم ارزان تر است ، هم خوشمزه تراست تازه وقتي مي خوري خش خش هم مي كند!  

 
اگر آدم زن خانه دار بگيرد خيلي بهتر است و گرنه آدم مجبور مي شود خودش خانه بگيرد. زن دايي مختار هم خانه دار نبود و دايي مختار مجبور شد يك زير زميني بگيرد. ميگفت چون رهم و اجاره بالاست آنها رفته اند پايين! اما خانوم دايي مختار هم مي خواست برود بالا! حتمن از زير زميني مي ترسيد. ساناز هم از زير زميني مي ترسد براي همين هم برايش توي باغچه يك خانه درختي درست كردم. اما ساناز از آن بالا افتاد و دستش شكست. از آن موقه خاله با من قهر است.

قهر بهتر از دعواست. آدم وقتي قهر مي كند بعد آشتي مي كند ولي اگر دعوا كند بعد كتك كاري مي كند بعد خانومش مي رود دادگاه شكايت مي كند بعد مي آيند دايي مختار را مي برند زندان!

البته زندان آدم را مرد مي كند.عزدواج هم آدم را مرد مي كند، اما آدم با عزدواج مرد بشود خيلي بهتر است! 

اين بود انشاي من.


مهدی ملکیان بازدید : 39 جمعه 14 بهمن 1390 نظرات (1)


براي ديدن ادامه عكسها و دانلود روي اين عكس كليك كنيد

راه هاي جالب و خواندني براي تقلب كردن در امتحان

ورود بچه خرخونا اکیدا ممنوع


بچه هایی که تا الان لایه کتابو باز نکردن و قصدم ندارن باز کنن به روش های زیر دقت کنن براشون انشاالله مفید خواهد بود!!!

۱.در یک آن برگتونو با بغل دستی عوض کنید. البته این در صورتی کاربرد داره که بغلیتون از این بچه .....یا نباشه !

۲.موبایل بزارین تو جیبتون . . . هندز فری هم روی گوشاتون مقنعه هم که میکنین سرتون . . . 
فقط قبل از اینکه برین سر جلسه گوشی رو سایلنت کنین که ضایع بازار راه نیافته . . . !

۳.روش دیگه نوشتن روی دستمال کاغذیه . . . همینجوری باهاش صورتتون رو خشک کنین . اما حواستون باشه یه وقت بینی مبارک رو لمس نکنه که هم ضایع میشین هم تفلب ها غیر قابل استفاده میشن . . .

۴.روش بعدی نوشتن تقلب روی کاغذ و قرار دادن اون در پاکتی شلوار و آستین هاست . . .

۵.روش بعدی نوشتن مطالب روی دسته صندلی

۶.روش بعدی نوشتن مطالب کف دست یا روی مقنعه (با خودکار مشکی امتحان کنین . . . خوندنش یه کم سخته اما خیلی حال میده . . 

۷.روش دیگه اینکه روی چرکنویسی که قراره ببرین سر جلسه مطالب و فرمول ها رو بنویسین

۸.روش دیگه استفاده از این کامپیوتر های جیبی مثه همین بینا و پاکت پی سی ها هست
 
۹. یکی از روشهای جدید ، استفاده از تکنولوژی BlueTooth میباشد .بدین صورت که شما از برگه خودت عکس میگیری و بعدش برای دوستانتون Send میکنی !
این روش کاملا تست شده و جواب داده !
مهدی ملکیان بازدید : 31 جمعه 14 بهمن 1390 نظرات (0)
فقط در .......................... ایران
خداحافظي به سبک ایراني

دیشب خیلی خسته بودم، واسه همین تصمیم گرفتم زودتر بخوابم. تازه چشمم رو هم افتاده بود که یه دفعه از خواب پریدم. از رختخواب بلند شدم و دیدم همسایه پایینی مهمون داشته و حالا هم دارند تشریف می برند.
 
xethjtgorffd3fj9oo6.jpeg
 

تو مراسم و مهمانی ها به محض اینکه اعلام رفتن کنیم، خداحافظی ها از همون کف زمین که نشستیم شروع میشه و تا چشم کار میکنه، تا جایی که همدیگه رو اندازه یه مورچه می بینیم، ادامه پیدا میکنه:
خب احمد آقا ، صغرا خانم!
“خیلی زحمت دادیم، با اجازه تون از حضورتون مرخص میشیم.”
با گفتن یه همچین جمله ای، تراژدی سریال یانگوم وار خداحافظی شروع می شه. بیشتر از چهل بار توی خونه یارو خداحافظی می کنیم. حالا حساب کنید مثلا ۶ نفر آدم اومدن مهمونی و حالا دارن می رن بیرون. به طور مستمر و بی وقفه همه می گن:
«خداحافظ»
صاحب خونه بدبخت، پس از کلی پذیرایی و دولا و راست شدن حالا باید به اتفاق اهل و عیال بره دنبال مهمون ها، مستمراً جواب خداحافظیه اونا رو بده:
“خداحافظ ، خداحافظ ، خداحافظ ، قربون شما ، خداحافظ ، خداحافظ ، ببخشید بد گذشت، خداحافظ ، خداحافظ…”
حالا اومدن دم در:
” … خب اصغر آقا ببخشید مزاحم شدیم ، تو رو خدا شما هم یه شب تشریف بیارین.
“خداحافظ ، خداحافظ ، چشم، حتماً مزاحم میشیم، سلام برسونین ، خداحافظ ، خداحافظ…”
توی این دسته اگر تعداد خانم ها از دو نفر بیشتر باشه که دیگه واویلاست. تازه دم در خونه یادشون می افته دستور پختن قورمه سبزی و رنگ موها و آخرین خریدها و جدیدترین دکوراسیون رو به هم بگن و تو تمام این مدت صدای دلنشین «خداحافظ ، خداحافظ» مرتباً به گوش می رسه.
حالا همه سوار ماشین شدن و سرنشینان از چهار طرف ماشین تا کمر بیرون اومدن و دارن دست تکون می دن:
“خداحافظ ، خداحافظ ، خداحافظ “

7ipk0xo6fp8rbm6vpkz4.jpeg

 
راننده هم برای عرض ارادت اون موقع شب ۵ تا ۶ بوق به معنی «خداحافظ» برای مستقبلین میزنه.
حالا دیگه ماشین رسیده ته کوچه و این بار دیگه فریاد می زنن:
“خداحافـــــــــــــظ ، خداحافـــــــــــــــظ ، خداحافـــــــــــــظ…”
آخه یکی نیست بگه مگه میخواین برین سینه کش قبرستون که دل نمی کنین از هم!؟
 
تازه فردا ساعت ۱۱ صبح یکی از خانم هایی که دیشب مهمون بوده زنگ میزنه به صغرا خانم و میگه:
“صغرا جون ممنون بخاطر پذیرایی دیشب؛ والله زنگ زدم بگم دیشب این بچه ها حواسم را پرت کردن یادم رفت ازت خداحافظی کنم!!!”

مهدی ملکیان بازدید : 41 چهارشنبه 12 بهمن 1390 نظرات (0)

داستاني تكراري از دوستي هاي دختر و پسر در ايران

دیشب رفتم استخر,بعداز شنا اومدم لباسامو بپوشم دیدم رو موبایلم 4 تا میس کاله 6 تا اس ام اس از دوست دخترم: (و ادامه ماجرا...)


دیشب رفتم استخر,بعداز شنا اومدم لباسامو بپوشم دیدم رو موبایلم 4 تا میس کاله 6 تا اس ام اس از دوس دخترم:
 اس ام اس 1:عزیزم چرا زنگ میزنم جواب نمیدی؟
 اس ام اس 2:انگار سرت شلوغه جواب اس ام اس هم نمیدی.
 اس ام اس 3:همین الان زنگ میزنی وگرنه من می دونم وتو
 ......اس ام اس4:کثافت آشغال معلوم هست کدوم گوری هستی؟
 اس ام اس 5:تقصیر منه که آدم حسابت کردم کچل ایکبیری با اون مامان چاقت.گمشو برو پیش همون دختر عموی ...
 اس ام اس6:راستی اینم میگم که بسوزی منو دوستت حميد دو ماهه رابطه داریم.بای!!

مهدی ملکیان بازدید : 35 چهارشنبه 12 بهمن 1390 نظرات (0)

سال ۳۶۵ روز است در حالی که:

۱- در سال ۵۲ جمعه داریم و میدانید که جمعه ها فقط برای استراحت است به این ترتیب ۳۱۳ روز باقی میماند.

۲- حداقل ۵۰ روز مربوط به تعطیلات تابستانی است که به دلیل گرمای هوامطالعه ی دقیق برای یک فرد نرمال مشکل است. بنابراین۲۶۳ روز دیگرباقیمیماند.

۳- در هر روز ۸ ساعت خواب برای بدن لازم است که جمعا”۱۲۲ روز میشود. بنابراین ۱۴۱ روز باقی میماند.

۴- اما سلامتی جسم و روح روزانه ۱ ساعت تفریح را میطلبد که جمعا”۱۵ روز میشود. پس ۱۲۶ در روز باقی میماند.

۵- طبیعتا ”۲ ساعت در روز برای خوردن غذا لازم است که در کل ۳۰ روز میشود. پس ۹۶ روز باقی میماند.

۶- ۱ ساعت در روز برای گفتگو و تبادل افکار به صورت تلفنی لازم است. چراکه انسان موجودی اجتماعی است. این خود ۱۵ روز است. پس ۸۱ روز باقی میماند.

۷- روزهای امتحان ۳۵ روز از سال را به خود اختصاص میدهند. پس ۴۶ روز باقی میماند.

۸- تعطیلات نوروز و اعیاد مختلف دست کم ۳۰ روز در سال هستند. پس ۱۶ روز باقی میماند.

۹- در سال شما ۱۰ روز را به بازی میگذرانید. پس ۶ روز باقی میماند.

۱۰- در سال حداقل ۳ روز به بیماری طی میشود و ۳ روز دیگر باقی است .

۱۱- سینما رفتن و سایر امور شخصی هم ۲ روز را در بر میگیرند. پس ۱ روز باقی می ماند.

۱۲- یک روز باقی مانده همان روز تولد شماست. چگونه می توان در آن روز درس خواند؟

عصر ایران

مهدی ملکیان بازدید : 33 چهارشنبه 12 بهمن 1390 نظرات (0)

درکدام جنگ ناپلئون مرد؟

در اخرین جنگش

اعلامیه استقلال امریکا درکجا امضاشد؟

در پایین صفحه

علت اصلی طلاق چیست؟

ازدواج

علت اصلی عدم موفقیتها چیست؟

امتحانات

چه چیزهایی را هرگز نمی توان درصبحانه خورد؟

نهار و شام

چه چیزی شبیه به نیمی از یک سیب است؟

نیمه دیگر ان سیب

اگر یک سنگ قرمز را در دریا بیندازید چه خواهد شد؟

خیس خواهد شد

یک ادم چگونه ممکن است هشت روز نخوابد؟

مشکلی نیست   شبها می خوابد

چگونه می توانید فیلی را با یک دست بلند کنید؟

شما امکان ندارد فیلی را پیدا کنیدکه یک دست داشته باشد

اگر در یک دست خود سه سیب و چهارپرتقال و در دست

دیگر سه پرتقال و چهار سیب داشته باشید

کلا چه خوهید داشت؟

دستهای خیلی بزرگ

اگر هشت نفر در ده ساعت یک دیوار را بسازند

چهارنفر ان را درچند ساعت خواهند ساخت؟

هیچچی چون دیوار قبلا ساخته شده

چگونه می توانید یک تخم مرغ خام را به زمین بتونی بزنید بدون ان که ترک بردارد؟

زمین بتونی خیلی سخت است و ترک بر نمی دارد

منبع: روزنه آنلاین

تعداد صفحات : 2

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 19
  • کل نظرات : 6
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 1
  • آی پی امروز : 46
  • آی پی دیروز : 2
  • بازدید امروز : 26
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 26
  • بازدید ماه : 26
  • بازدید سال : 34
  • بازدید کلی : 1,199